نقش ورزش در حافظه

ترويج فرهنگ ورزش

نقش ورزش در حافظه

۳۱۴ بازديد

 انجمن بين المللي روانشناسي ورزش (ISSP) در قرن بيستم كاهش اساسي در شدت و تعدد فعاليتهاي بدني بوقوع پيوسته كه تاكنون بشر درگير آن نبود است. اين وضعيت تاثير قابل توجهي بر افراد جامعه داشته است. در اين ارتباط فدراسيون بين المللي طب ورزشي (FIMS) بيانيه اي با عنوان (فعاليت بدني عامل مهمي براي سلامت ) در ژوئن 1989 صادر كرده است. اين بيانيه ارتباط ميان كمبود فعاليت بدني واختلال قلبي- عروقي و مرگ را نشان مي دهد. همچنين اين بيانيه بر اين موضوع تاكيد دارد كه چنانچه ورزش جز لاينفكي از اوقات فراقت مردم را تشكيل دهد، به طور قطع بيماريهاي عروق كرونر و يا ديگر بيماريهايي كه منجر به مرگ م ي شوند كاهش خواهند يافت. بد نيست اين بيانيه را با نشان دادن تاثيرات نافع فعاليت هاي بدني در روح و روان انسان همراه با آوردن نظرات بين المللي روانشناسي ورزش (ISSP)در اين خصوص كامل كنيم. مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه ورزش هم در كوتاه مدت و هم در دراز مدت تقويت رواني و بهبود ذهني به همراه مي آورد. همچنين مشخص شده است كه فعاليتهاي بدني تاثيرات مثبتي در ايجاد اعتماد به نفس در بزرگسالان دارد.((sonstroem-1984 فعاليت هوازي مي تواند اضطراب، افسردگي، تنش و استرس را كاهش دهد. از نظر باليني اين امر مسلم شده كه فعاليت بدني مي تواند اثرات سودمندي بر بيماريهاي فشارخون، پوكي استخوان، ديابت بزرگسالان و برخي اختلالات رواني داشته باشد. برآورد شده است كه در حدود 25 درصد مردم از افسردگي و اضطراب و ديگراختلالات روحي به درجات ضعيف تا متوسط رنج مي برند. بعضي از اين بيماران سعي مي كنند بدون مراجعه به متخصصين با اضطرابهاي دروني خود بسازند. فعاليت هاي بدني در محيطهاي طبيعي مي تواند راهي مطمئن براي كاهش اضطراب و هيجانات دروني اينگونه افراد باشد. (نورث) و ساير همكاران در 1990با بكار بردن تكنيك فراتحليلي دريافتند كه فعاليت ورزشي براي همه انواع اختلالات افسردگي مفيدتر از ساير فعاليتهاي زمان فراغت است. مطالعات انجام شده در ارتباط با تاثير ورزشهاي بي هوازي بر روي بيماراني كه از افسردگي رنج مي برند بسيار محدود است ولي در هر حال، نتايج بدست آمده حاكي از آن است كه اينگونه ورزشها نيز پيشرفتهاي مشابه با آنچه كه متعاقب ورزشهاي هوازي بدست مي آيد داشته است. ورزش بي هوازي مي تواند منتهي به نتايج بهتري از ورزش هوازي باشد. هيچ يك از اين مطالعات با بيماراني كه داراي اختلالات جدي افسردگي مي باشد انجام نشده است اگر چه تجربه باليني نشانگر آن است كه ارزش محدودي در تداخل تمرين براي چنين افرادي وجود دارد(Martines-1990) ورزش شنا تاثير مثبتي در حالات روحي وكاهش اضطراب در افراد عادي دارد. مشاهده شده است كه بعد از ورزش شنا، شناگر بطور قابل ملاحظه اي كمتر عصباني، افسرده، خشمگين و هيجان زده مي شود. (Berger & Qwen-1983) تمرين با وزنه براي آقايان با افزايش اعتماد به نفس همراه است (Tucker-1982-1984). در حاليكه شمشير بازي تمركز فكر را افزايش مي دهد، تمرين به شركت كنندگان در يوگا كمك مي كند تا كمتر مضطرب، عصبي، افسرده، خشمگين و آشفته شوند. نشان داده شده است كه تنش عصبي، افسردگي، عصبانيت، خستگي وآشفتگي ، همگي متعاقب فعاليت هاي بدني كاهش مي يابد در حاليكه نيروي ذهني افزايش مي يابد.(Morgan-1980) تمرين مستمر و زمان بندي مي تواند اثري مثبت بر حالات روحي داشته و اضطراب را در افراد عادي كاهش دهد در حاليكه تمرين شديد و متوالي ممكن است به خستگي، اضطراب و افسردگي منتهي شود.(Dishman-1985) فعاليتهاي بدني براي افراد مسن بسيار مفيد بوده وتاثير بسيار خوبي بر روحيه آنها مي گذارد. همچنين اينگونه فعاليتها اثر مثبتي بر سطح نمرات دانش آموزان در سطوح ابتدايي دارد (Shephard et al..-1989). فوائد رواني فعاليت هاي بدني مناسب با محيط اشتغال افراد در مقالات بسياري ذكر شده است بر اساس تحقيقات وسيع كوكس،گاتس، بوت وكر،كه در سال 1988 انجام گرفت اين نتيجه بدست آمدكه مديريت صنعتي معتقد است كه نيروي كار سالم مولدتر و رضا يتبخش تر مي باشد هنگاميكه برنامه هاي مناسب ورزشي بتواند بعنوان يك رسانه غير شغلي براي افزايش برخورد كارمندان در سطوح عرضي، ايجاد ارتباطات و بهبود همبستگي گروهي تيم كار مورد استفاده قرار بگيرد. فوائد رواني كه فعاليتهاي بدني براي هر فرد دارد از اين قرار است. تغيرات مثبت در خودپنداري ، افزايش اعتماد به نفس وخودآگاهي، تغيرات مثبت در خلق و خوي، تعديل تنش، هيجان زدگي، افسردگي و اضطراب، تاثير بر اضطراب قبل از دوره قائدگي، افزايش انرژي و توانايي در برخورد با فعاليت هاي روزمره، افزايش اشتياق به ورزش و روابط اجتماعي و پيشرفت مثبت در تحمل مشكلات. روز نفلد تنن بام، راسكين و هافمن در سال 1989 گزارش دادند كه برنامه هاي آمادگي جسماني باعث تعديل حساسيت هاي روحي و افزايش كارايي در محيط گار مي گردد.2 تا 5 ساعت بعد از فعاليت هاي هوازي با شدت متوسط تا شديد، سطح اضطراب، تنش عضلاني و فشار خون كاهش مي يابد. براي مثال: تحقيق گزارش شده به وسيله پتر وزلو ، لارنس ، هتفيلد، كوبيتز و سلازرا در سال 1991، از اين عقيده كه فعاليتهاي هوازي كاهش اضطراب را به همراه دارند حمايت مي كند. از طرف ديگر ورزشهاي كم شدت كه در كوتاه مدت انجام مي شوند تاثيري بر كاهش اضطراب ندارند (Dishman-1988) همچنين كروز ولارنس در سال 1987 نتيجه گرفته كه اشخاصي كه از نظر هوازي آماده هستند پاسخ تعديل يافته اي به استرس هاي رواني – اجتماعي دارند و اين موضوع بعد از شركت در فعاليت هاي دراز مدت در مقايسه با فعاليتهاي رقابتي حاد شديد مشخص تر است. استيفنز در سال 1988 رابطه مثبتي ميان سطح فعاليت بدني و سلامت رواني يافته .

ISSP(انجمن بين المللي روانشناسي ورزش) همه مردم را به شركت در فعاليت هاي بدني كه بطور مداوم انجام مي شود تشويق مي كند. در اين ارتباط اين انجمن توصيه مي كند كه مردم در بيشتر از يك فعاليت شركت نمايند تا هم قابليت هاي هوازي و هم قابليت هاي غير هوازي تقويت گشته و بهبود يابند. در هر صورت فعاليت هاي غير رقابتي ترجيع داده مي شود ولي اگر انجام مسابقه مورد نظر باشد بايد از هيجانات ناشي از آن و برخوردهاي غير اخلاقي پرهيز گردد. فعاليتهاي بدني انتخاب شده براي افراد بايد خوشايند و رضايتبخش باشد (Owen&Berger-1988) چرا كه لذت بردن از ورزش تداوم آن را افزايش مي دهد. به منظور كسب منافع از فعاليتهاي بدني، ديوريس سال 1981 توصيه كرده است كه افراد بايد در فعاليت هاي كم شدتي مشغول شوند كه منتج به 30 تا 60 درصد اختلاف ميان ضربان قلب بيشينه و زمان استراحت باشد. هر چند 20 تا 30 دقيقه ورزش ممكن است براي كاهش استرس كافي باشد اما 60 دقيقه ورزش فوائد رواني بيشتر را ايجاد مي كند. مطابق با نظريات كالج آمريكايي طب ورزش (ACSM) ورزشي كه 20 تا 30 دقيقه و حداقل 3 بار در هفته و با شدت 60 تا 90 درصد حداكثر ضربان قلب انجام پذيرد مي تواند فوائد رواني بيشتري را دارا باشد. با اين همه ديگر فعاليت هاي تفريحي از قبيل: بازيهاي توپي، ورزشهاي آبي و امثالهم نيز مي تواند از نظر رواني ثمر بخش و مفيد باشند. بطور خلاصه ، با در نظر گرفتن بيانيه انستيتو ملي بهداشت رواني آمريكا و تحقيقي كه در اينجا بررسي و مرور گرديد فوائد رواني بالقوه فعاليت هاي بدني منظم و مستمر به قرار زير است:

1- ورزش مي تواند به كاهش سطح اضطراب كمك مي كند.

2- ورزش مستمر مي تواند به كاهش سطح افسردگي خفيف تا متوسط كمك كند .

3- ورزشهاي مستمر و مداوم مي تواند به كاهش اختلالات عصبي و اضطراب كمك نمايند.

4- ورزش مي تواند عاملي فرعي وكمكي براي درمان تخصصي افسردگي شديد باشد.

5- ورزش مي تواند به كاهش انواع گوناگون استرس كمك كند .

6- ورزش مي تواند اثرات روحي و رواني نافعي در همه سنين و براي هر دو جنس داشته باشد.

www.sportmedicine.ir

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.