ورزشي

ترويج فرهنگ ورزش

ورزش وسلامتي

۳۵۸ بازديد

اگر چند سالي است كه ورزش نكرده ايد و يا قصد داريد كه ورزشهاي سبك را كنار بگذاريد و ورزشهاي سنگين انجم دهيد و يا بيماري قند ،قلب و يا فشار خون و يا بيماري التهابي مفاصل (مثل زانو) داريد، بايد قبل از آن توسط يك پزشك ويزيت شويد.

ورزش سبك: پياده روي يك ورزش سبك (از نوع تحمل كننده وزن ) است.

اگرشما در طور روز در اطراف منزل يا حياط قدم بزنيد به سلامتي تان كمك كرده ايد اما اگر پياده روي منظم و پيوسته همراه با تنفس عميق انجام دهيد به سلامتي شما بيشتر كمك مي كند زيرا همانطور كه عضلات پا در حال فعاليت است قلب و ريه شما هم فعالتر مي شوند. اگر تا كنون ورزش نمي كرديد، بايد با آهستگي شروع به ورزش كنيد. سعي كنيد درهفته اول فقط رزوي 5 دقيقه پياده روي كنيد هفته بعد روزي 8 دقيقه ورزش كنيد. زماني كه توانستيد 8دقيقه ورزش را براحتي انجام دهيد مي توانيد طول مدت ورزش را به 11دقيقه برسانيد. طول مدت ورزش را تدريجاً 30دقيقه افزايش دهيد و يا پياده روي را با سرعت انجام دهيد

 











   





س












   


ورزش در آب (ورزشهايي كه تحمل كننده وزن نيستند) . ورزش در آب كمك مي كند به:




 

 

انعطاف پذيري: اگر شما نمي توانيد بيرون از آب حركت كنيد و خم شويد، داخل آب مي توانيد به راحتي بدنتان را خم و راست كرده و حركت بدهيد.

قوي شدن: كار كردن در آب به قوي شدن بدن شما كمك مي كند.

كم كردن خطر صدمات: بدن در آب شناور مي شود و به ترتيب فشار وزن از روي مفاصل برداشته مي شود و از صدمات ماهيچه پيشگيري مي شود.

تازه شدن: بدنتان در جاى خنگ مي شود، بخصوص وقتي كه كار زياد انجام داده ايد، نيازي نيست كه شما شنا كردن بلد باشيد. مي توانيد در آب كم عمق يا عميق بدون آنكه شنا كنيد، فعاليت كنيد.

براي ورزش كردن در آب كم عمق:

سطح آب بايد بين كمر و فقسه سينه باشد. اگر آب خيل كم عمق باشد، برايتان خيلي سخت مي شود كه در آب دستهايتان را حركت دهيد. اگر سطح آب بالاتر از قفسه سينه باشد شما به سختي مي توانيد پايتان را به كف استخر برسانيد.

 

 

ورزش كردن در آب عميق:

 

 

بيشتر قسمت بدنتان در آب قرار ميگيرد وبه اين دليل مي توانيد به خوبي در آب فعاليت كنيد. براي حفظ سلامتي تان بهتر است ه كمربند اسفنجي يا جليقه بپوشيد.

وررزشهايي كه براي تحمل وزن هستند و ورزشهاي معمولي اين ورزشها استخوان ماهيچه ها را قوي مي سازند و مي توان اين ورزشها را در منزل يا مراكز مناسب انجام داد.

 شما براي انجام اين نوع ورزش در منزل نياز به وسيله خاصي نداريد. شما مي توانيد با دو دست  و يا دو قوطي كنسرو ورزش كنيد (اگر شما نتوانيد پاروزدن را 8 بار انجام دهيد خيلي چاق و اگر تا 12با ر توانستيد انجام دهيد لاغر هستيد). در حال انجام وزش بدن را در وضعيت درست آن نگه داريد و حركات را آرام و كنترل شده انجام دهيد. اگر مي خواهيد يك وسيله براي بازي در منزل خريداري كنيد مطمئن شويد كه اندازه آن مناسب است. شما مي توانيد به مراكزي كه مناسب هستند هم برويد.

 

 

كلمات كليدي:

ورزش در اب

۲۲۲ بازديد
زش در آب كمك مي كند به:

س

انعطاف پذيري: اگر شما نمي توانيد بيرون از آب حركت كنيد و خم شويد، داخل آب مي توانيد به راحتي بدنتان را خم و راست كرده و حركت بدهيد.

قوي شدن: كار كردن در آب به قوي شدن بدن شما كمك مي كند.

كم كردن خطر صدمات: بدن در آب شناور مي شود و به ترتيب فشار وزن از روي مفاصل برداشته مي شود و از صدمات ماهيچه پيشگيري مي شود.

تازه شدن: بدنتان در جاى خنگ مي شود، بخصوص وقتي كه كار زياد انجام داده ايد، نيازي نيست كه شما شنا كردن بلد باشيد. مي توانيد در آب كم عمق يا عميق بدون آنكه شنا كنيد، فعاليت كنيد.

براي ورزش كردن در آب كم عمق:

سطح آب بايد بين كمر و فقسه سينه باشد. اگر آب خيل كم عمق باشد، برايتان خيلي سخت مي شود كه در آب دستهايتان را حركت دهيد. اگر سطح آب بالاتر از قفسه سينه باشد شما به سختي مي توانيد پايتان را به كف استخر برسانيد.

 

 

ورزش كردن در آب عميق:

 

 

بيشتر قسمت بدنتان در آب قرار ميگيرد وبه اين دليل مي توانيد به خوبي در آب فعاليت كنيد. براي حفظ سلامتي تان بهتر است ه كمربند اسفنجي يا جليقه بپوشيد.

وررزشهايي كه براي تحمل وزن هستند و ورزشهاي معمولي اين ورزشها استخوان ماهيچه ها را قوي مي سازند و مي توان اين ورزشها را در منزل يا مراكز مناسب انجام داد.

 شما براي انجام اين نوع ورزش در منزل نياز به وسيله خاصي نداريد. شما مي توانيد با دو دست  و يا دو قوطي كنسرو ورزش كنيد (اگر شما نتوانيد پاروزدن را 8 بار انجام دهيد خيلي چاق و اگر تا 12با ر توانستيد انجام دهيد لاغر هستيد). در حال انجام وزش بدن را در وضعيت درست آن نگه داريد و حركات را آرام و كنترل شده انجام دهيد. اگر مي خواهيد يك وسيله براي بازي در منزل خريداري كنيد مطمئن شويد كه اندازه آن مناسب است. شما مي توانيد به مراكزي كه مناسب هستند هم برويد.

 

 











   










   


ورزش براي بيماران مبتلا به بيماري متوسط عروق كرونري

ساعت ۱٢:٥۳ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٦/۳/٩  

اولين هشدار مي تواند قويترين انگيزه باشد .

اگر پزشك معالج شما گفته است كه شما در معرض خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي ( عروق كرونري ) هستيد و يا دچار بيماري متوسط عروق كرونري هستيد اين هشداري است براي شما تا كاري انجام دهيد . ورزشهايي را كه پزشك شما توصيه مي كند ورزشهايي است كه شما را از اين حملات قلبي و يا بدتر شدن علائم حفظ مي كند .

چرا ورزش ؟

چيزي كه پشت توصيه هاي ورزشي پزشك شما پنهان است اين است كه ورزش مي تواند ساختمان پلاك و رسوب چربي را محدود كرده ويا روند آنرا در عروق معكوس نمايد و اكسيژن رساني به قلب را بهبود بخشد . فوائد مهم ديگر ورزش عبارتست از : افزايش كلسترول خوب بدن ( HDL   ) – كاهش شدت شروع ديابت – پائين آوردن فشار خون به ميزان كم و كمك به كاهش وزن .

ظاهر ورزش كه ممكن است شما را واقعاً برانگيزد اين است كه احساس بهتري به شما مي دهد. خستگي را كاهش مي دهد و خلق را بهبود مي بخشد . بالا رفتن شرايط روحي رواني به برنامه ورزشي شما بستگي دارد كه حتي مي تواند به تغيير شيوه زندگي فرد منجر شود مثل ترك كردن سيگار و يا كم كردن وزن .

يك فعاليت راحت و روزمره :

هنگامي كه پزشك ورزشي را تجويز مي كند براي بيماران مبتلا به گرفتاري عروق كرونري و يا افراد در معرض خطر ( البته تا زماني كه عضله قلب شما كاملاً بهبود نيافته و تنفس شما راحت نيست پزشكان حتي شما را از كار در خانه منع مي كنند )  تحقيقات نشان داده است كه ورزشهاي هوازي البته با شدت متوسط امكان داشتن يك قلب سالم تر را فراهم مي كند . يك مثال براي ورزش هوازي متوسط ۳۰ دقيقه راهپيمائي تند در روز است . بقيه فعاليتهائي كه مي تواند با شدت متوسط انجام شود و مفيد واقع گردد عبارتست از : شنا كردن – دوچرخه سواري و كار با دستگاههاي ورزشي مانند دوچرخه هاي ثابت – نوارهاي متحرك – بالا رفتن از نردبان اگر شما به تازگي از بيماري خودآگاه شده ايد و يا ميدانيد كه در معرض خطر ابتلا هستيد پزشك معالج شما مي تواند يك برنامه واقع بينانه و متوسط از نظر شدت فعاليت براي شما تنظيم نمايد . اگر شما قبلاً ورزش نكرده ايد ورزش را با ۱۰ دقيقه قدم زدن در روز بعد از ناهار شروع كنيد (‌البته ۱ تا ۲ ساعت بعد  از ناهار ) و به تدريج زمان آنرا به ۳۰ دقيقه در روز افزايش دهيد .

اگر تنظيم ۳۰ دقيقه مداوم زمان براي شما در طول روز امكان ندارد مي توانيد ۳ بار و هر بار ۱۰ دقيقه اين فعاليت را انجام دهيد كه همان اثر مشابه را نيز دارد . براي مثال شما مي توانيد اتومبيل خود را نزديك محل كار متوقف كرده و قدم بزنيد . يا در خانه جاروبرقي بكشيد و يا براي خود در خانه يك فعاليت مختصر طرح ريزي كنيد .

تمرين ايروبيك

۶۷۷ بازديد


 
ايروبيك چيست ؟

ايروبيك يعني فعاليتي كه عضلات بزرگ را به كار مي‌گيرد حداقل 12 دقيقه با حالت ريتميك و موزون. در شرايطي كه سرعت وشدت تمرين قابل تحمل است و نياز بدن به استفاده از اكسيژن براي مدتي افزايش مي‌يابد، اين فعاليت انجام مي‌گردد. «ايروبيك» جزو فعاليت هوازي ( شدت تمرين پايين و مدت تمرين بالاست است). از نظر پزشكي، اين ورزش سيستم قلب، عروق، تنفس را تعليم مي‌دهد و با سرعت و بازدهي بالا اكسيژن را مي‌گيرد و به قسمتهاي مختلف بدن مي‌دهد، تنفس يكنواخت از دهان و بيني توأم انجام مي‌شود و باعث تبادل اكسيژن و دي اكسيد كربن، كنترل قند خون، كنترل فشار خون و كم كردن وزن اضافي بدن خواهد شد. ايروبيك وسيله‌اي مؤثر براي جلوگيري از افسردگي، بي‌حوصلگي، بي‌تابي است، چون هورمون اندروفين در بدن توليد مي‌شود و باعث ايجاد نشاط، تمركز ذهن و بالا رفتن خلاقيت فكري مي‌شود.

تمرينات ايروبيك از حركات ريتميك و متناوب ماهيچه اي بهره برده و ضربان قلب و تنفس را در در مدت زماني خاص بالا مي برد. 
نمونه هاي ساده اين ورزش شامل: پياده روي، دو، شنا، دچرخه سواري، كوه نوردي پله اي، اسكي در مناطق كوهستاني، اسكيت، انواع كلاسهاي رقص و قالبهاي مختلف تنيس به صورت متناوب ( راكت بال، اسكواش) مي باشد. بايد به اين مساله توجه كرد كه كه تمرينات ايروبيك مي بايست در قالب خاص خود انجام شود كه البته به هدف و شرايط فيزيكي شما، سوابق بيماري و وضعيت جسمانيتان نيز بستگي دارد. هرچند كه در مجموع ايدهء اينكه ورزشهاي مختلفي انجام دهيم، فكر جالبيست - به عنوان مثال تعادل و توازن برقرار كردن ميان تمرينات و ورزشهاي متناسب با شرايط جسماني فرد بهترين شيوه انجام ايروبيك مي باشد،

 اين استراتژي مصدوميت هاي پياپي را كاهش و بروز آنها را تقليل مي دهد و موجب مي شود كه در موقعيتها و شرايطي كه فرد فعاليتهاي زياد بدني انجام ميدهد توازن و بالانس بيشتري در حركات ماهيچه ها برقرار گردد، كه اين امر موجب لذت بردن بيشتر فرد نيز مي شود.
به خصوص اين مساله هنگامي كه فرد ورزشها و تمريناتي با تحرك بالا مثل (دويدن، رقصهاي سنگين، تنيس، راكت بال و اسكواش) يا ورزشهايي با تحرك كمتر مانند (شنا، پياده روي، اسكي) انجام مي دهد بسيار حائز اهميت است.
توصيه هاي محتاطانه ما براي اينكه دچار مشكل نشويد در خصوص كساني است كه فعاليتهاي ورزشي زيادي انجام ميدهند و اگر شما اضافه وزن داريد و يا سابقه مصدوميتهاي طولاني، يا در حال حاضر از مشكلاتي در نواحي پا، مچ پا، زانو، مفصل ران يا كمر داريد بايد در انجام تمرينات ايروبيك احتياط كنيد. اگرچه تمرينات ايروبيك، تمرينات تكنيكي يا با تمركز زياد نيست، اما اين ورزش به بهبود وضعيت جسماني شما و پيش گيري از مصدوميتها كمك شاياني ميكند. البته همه شيوه هايي كه ممكن است در رابطه با ايروبيك از سوي سايرين مشاهده كنيد مناسب و اصولي نيست. شما مي بايست شيوه صحيح و درست را از مربيان ايروبيك يا فيزيولوژي
 ستها بياموزيد.

مدت زمان انجام تمرينات ايروبيك
اينكه چه مدت زماني را براي انجام تمرينات ايروبيك بايد اخنصاص دهيد بستگي به هدف، جدول برنامه ريزي و شرايط فيزيكي شما دارد، اما زمان 10 تا 60 دقيقه به نظر مي رسد زمان قابل قبولي باشد.
اگر هدف شما كاهش وزن اضافي بدنتان باشد و در شرايط مساعدي هم باشيد ميتوانيد مدت بيشتري هم ورزش كنيد. شايد در اينصورت چيزي حدود سي، چهل يا شصت دقيقه هم به شما توصيه شود. تحقيقات اخير نشان داده كه سطح آمادگي بدني حتي با تمرينات 
منظم 10 دقيقه اي در روز هم افزايش مي يابد. البته بهتر آن است كه اين تمرينات 10 دقيقه اي روزي دو يا سه بار و حداقل پنج روز در هفته باشد.
براي بالانس كلي آمادگي بدن، سلامتي و تناسب اندام جدول سي دقيقه اي توصيه ميشود.

دشواري تمرينات تا چه حد باشد؟
ميزان دشواري و سختي تمرينات ايروبيكي كه شما انجام ميدهيد از 3 طريق اندازه گيري ميشود:

1- تعيين و اندازه گيري ضربان قلب، كه روش خوبي براي اين است تا بدانيد با افزايش تحركات بدني در هر دقيقه به چه اندازه ضربان قلب بالا ميرود.
2- شيوه بعدي تست صحبت كردن نام دارد، شما بايد قادر باشيد وقتي كه تمرين ميكنيد به راحتي هم صحبت كنيد (اين شيوه براي فهميدن اينكه تمريناتتان چقدر سنگين است بسيار مفيد مي باشد).
3- با توجه به ميزان تواناييتان به سادگي ميتوانيد بفهميد كه تمرينات با وجود دشواري چه تاثيري بر شما ميگذارند.
البته شما و مربي تان ميتوانيد به كمك هم تعيين كنيد كه چه روشي براي شما مفيد تر است و قابليت بيشتري دارد، چرا كه ما نميتوانيم توضيحات كافي را با ذكر جزييات واقعي به شما ارائه دهيم. اگرچه به نظر ميرسد كه تمرينات متوسط و متعادل براي يك فرد عادي ميتواند كاملا" لذت بخش باشد.

در بخش بعدي اين مقاله به چگونگي انجام تمرينات ايروبيك بر مبناي هدف افراد ميپردازيم.

 

مصرف انرژي در بدن

۸۰۴ بازديد

مصرف انرژي در بدن

انرژي آزاد شده در اثر شكسته شدن مواد غذايي مستقيماً براي سلول هاي عضلاني قابل استفاده نمي باشد، بلكه اين نوع انرژي داراي تركيب شيميايي خاصي به نام  آدنوزين تري فسفات است و مخفف آن ATP مي باشد كه در عضلات مورد استفاده قرار مي گيرند.ATP در تمام سلول هاي عضلاني و كبد ذخيره مي گردد و به هنگام احتياج سلول عضلاني به انرژي، تجزيه مي شود و انرژي ذخيره شده در آن آزاد شده صرف انقباض عضلاني مي گردد. به بيان ديگر شكسته شدن ATP در واقع منبع فوري انرژي براي فرآيند انقباض تارهاي عضلاني به حساب مي آيد.( فرآيند انقباض عضلاني عبارت است از در هم لغزيدن رشته هاي پروتئيني آكتين و ميوزين در تارچه هاي عضلاني)

ATP داراي سه گروه فسفات با انرژي بالا مي باشد. در ضمن شكسته شدن ATP، يكي از پيوندهاي فسفات از بقيه ملكول جدا مي گردد و تقريباً ۸۰۰۰ كالري ( ۸ كيلو كالري ) انرژي آزاد شده و فسفات آزاد و آدنوزين دي فسفات ( ADP ) تشكيل مي گردد.

 

كراتين فسفات ( PC )

علاوه بر ATP، كراتين فسفات يا مخفف آن PC ماده شيميايي مهم ديگري است كه بخشي از انرژي ذخيره را تامين مي كند. PCبطور مستقيم به عنوان منبع انرژي مورد استفاده قرار نمي گيرد و در عوض براي ساخته شدن مجدد ATP از ADP مورد استفاده واقع مي شود ( موقعي كه PC شكسته مي شود مقدار زيادي انرژي آزاد شده و كراتين و فسفات آزاد تشكيل مي شود، اين انرژي براي توليد مجدد ATP در دسترس قرار خواهد گرفت).

سيستم هاي انرژي

فعاليت هاي ورزشي با توجه به شدت فعاليت و مدت آن از طريق سه مسير سوخت و سازي، نيازهاي انرژيكي خود را تامين مي كنند. روش توليد و ذخيره سازي ATP در هر سه سيستم يكسان است. اين سيستم ها يا دستگاه هاي انرژي در دو دسته كلي بي هوازي و هوازي قرار مي گيرند.

۱دستگاه هاي انرژي بي هوازي(سيستم ATP-CP)

بي هوازي به معني بدون اكسيژن است در حالي كه لفظ سوخت و ساز مستلزم حضور اكسيژن مي باشد، لذا سوخت و ساز بي هوازي يا منابع بي هوازي ATP به دوباره سازي ATP از طريق واكنش هاي شيميايي اطلاق مي گردد كه مستلزم حضور اكسيژن تنفسي نيست. به عبارت ديگر زمان كافي براي رسيدن اكسيژن تنفسي به سلول هاي عضلاني در برخي از فعاليت ها وجود ندارد و به همين دليل سلول ناچار است از موجودي اكسيژن در اختيار استفاده كرده و ATP مورد نياز انقباض عضلاني را دوباره سازي كند.

 

به زبان ساده تر: در ورزش هايي چون: پرتاب نيزه ، پرتاب ديسك ، دو ۱۰۰ متر و شيرجه يا فعاليت هايي كه زمان اجراي آن بسيار كم است (حدود ۱۰ ثانيه) و با حداكثر شدت انجام مي شوند انرژي مورد نياز را از اين سيستم تأمين مي كنند. ATP و CPموجود در عضله به صورت ذخيره وجود دارند و به هنگام فعاليت انرژي مورد لزوم را تهيه مي كنند. در اين سيستم براي تأمين انرژي احتياجي به حضور اكسيژن نيست. سؤال اين است كه با توجه به محدود بودن ذخيره اكسيژن موجود در عضلات و سلول ها، چه نوع فعاليت هايي مي تواند به اتكاء دستگاه بي هوازي انجام شوند ؟ دو مسير از سه مسير ذكر شده در تأمين انرژي مورد نياز فعاليت ها جزو دستگاه بي هوازي مي باشند. اين دو مسير متابوليكي انرژي در بدن عبارتند از :

۱-سيستم فسفاژن ( به ATP و كراتين فسفات مجموعاً فسفاژ گفته مي شود).

۲-سيستم اسيد لاكتيك: اين سيستم را گليكوليز به معني « تجزيه قند » نيز مي گويند و دليل آن نيز اين است كه اين سيستم منحصراً از گلوكز براي دوباره سازي ATP استفاده مي كند.

۱-سيستم فسفاژن

مقدار ATP موجود در عضله حتي در يك ورزشكار تمرين كرده فقط براي حفظ حداكثر قدرت عضله به مدت ۵ تا ۶ ثانيه يعني مثلاً براي يك دوي سريع ۵۰ تا ۶۰ متر كفايت مي كند. به بيان ساده تر انرژي قابل دسترس فوري كه از طريق تجزيه ATP در اين سيستم بوجود مي آيد فقط مي تواند پاسخگوي نياز انرژي مورد مصرف تمرين هاي سريع با حداكثر شدت و زمان بسيار كم باشد.بنابراين تصور كنيد در يك فعاليت شديد انرژي ذخيره شده كه بصورت ATP در دسترس فوري عضلات مي باشد به سرعت تخليه مي شود و ضروري است كه ATP بطور مداوم جايگزين ATP مصرفي شود. لذا در اين شرايط اين كراتين فسفات است كه به سرعت و به سهولت به ATP تبديل مي شود.

به اين ترتيب مي توان گفت كه غلظت atp در ازاي مصرف كراتين فسفات در يك حد ثابت نگهداري مي شود. بطور خلاصه نتيجه مي گيريم كه atp و Pc روي هم مي توانند حداكثر انقباض عضلاني را براي حداكثر ۱۰ ثانيه يعني فقط براي يك دوي سريع ۸۰ تا ۱۰۰ متري حفظ كنند. از جمله فعاليت هايي كه انرژي مورد نياز عضلاني خود را از اين سيستم ( فسفاژن ) كسب مي كنند مي توان به پرتاب نيزه، پرتاب ديسك پرش طول، پرش ارتفاع، شيرجه، اسپك قدرتمند در واليبال، شيرجه يك دروازه بان و … اشاره نمود.

توجه به چند نكته ضروري است :

۱- ذخيره PC در عضلات بيش از ذخيره ATP است.

۲-  با شكسته شدن ۱ مول ( مقدار معيني از وزن يك تركيب شيميايي را مول مي گويند) كه بستگي به تعداد ملكول ها و نوع اتم هاي سازنده آن دارد ATP ، بين ۷ تا ۱۲ كيلو كالري انرژي قابل استفاده آزاد خواهد شد.

۳-تنها بين ۵۷۰ تا ۶۹۰ ميلي مول فسفاژن در مجموع وزن عضلات بدن ذخيره گرديده است. اين مقدار بين ۷/۵ تا ۹/۶ كيلو كالري انرژي ATP است كه بسيار ناچيز مي باشد. به همين دليل اين سيستم تنها پاسخگوي انرژي مورد نياز فعاليت هاي شديد و با زمان بسيار كوتاه مي باشد.

۴- بدون اين سيستم ( دستگاه انرژي ) حركات سريع و قدرتي انجام نمي گيرد. زيرا اين شكل از فعاليت ها نياز به ذخيره سريع انرژي ATP دارند.به بيان ديگر دستگاه فسفاژن نماينده سريع ترين و در دسترس ترين منبع ATP عضلاني است.

۲سيستم اسيد لاكتيك ( گليكوليز بي هوازي)

 گليكوليز بي هوازي به تجزيه گليكوژن و يا گلوكز در غياب اكسيژن اطلاق مي شود، دستگاه بي هوازي ديگري كه در آن ATP در عضلات دوباره سازي مي شود به عنوان  گليكوليز بي هوازي خوانده مي شود. در تأمين انرژي مورد نياز اين سيستم كربوهيدارت ( قند ساده ) بطور ناقص تجزيه شده و توليد انرژي و تركيب ديگري به نام اسيد لاكتيك مي شود. به همين دليل است كه اين دستگاه به نام اسيد لاكتيك نيز معروف مي باشد.

به زبان ساده تر:در ورزش هايي كه زمان اجراي آن ها بين ۱ تا ۳ دقيقه طول مي كشد انرژي مورد نيازشان را از اين طريق تأمين مي كنند مثل دوهاي ۴۰۰ و۸۰۰ متر و كشتي. هنگام اجراي اين فعاليت ها اكسيژن به قدر كافي در عضله موجود نيست لذا گلوكز موجود در عضله به اسيدلاكتيك و ATP تبديل مي شود. در حقيقت در اين سيستم گلوكز عامل اصلي تأمين كننده انرژي عضله است. لازم به يادآوري است كه در بدن همه كربوهيدرات ها به قند ساده يعني گلوكز كه مي تواند سريعاً به همين شكل مورد استفاده قرار گيرد تبديل مي گردد و يا در كبد و عضلات به صورت گليكوژن جهت استفاده بعدي ذخيره مي شود.

اسيد لاكتيك كه يكي از توليدات جانبي گليكوليز بي هوازي تجزيه قند در سيستم بي هوازي  مي باشد وقتي به مقدار زيادي در عضلات و خون انباشته شود ، سبب خستگي عضلاني مي گردد و اين موضوع بعنوان يك عامل محدود كننده براي استفاده بيشتر از اين سيستم جهت تامين انرژي عمل مي كند. در اثناي تجزيه گليكوژن، انرژي آزاد مي شود و اين انرژي جهت دوباره سازي ATP مورد استفاده قرار مي گيرد.

در مقايسه با دستگاه هوازي و در حضور اكسيژن، گليكوليز بي هوازي تنها قادر به توليد چند مول ATP است. براي مثال هنگام گليكوليز بي هوازي فقط ۳ مول ATP مي تواند از تجزيه ۱ مول گليكوژن بازسازي شود و دليل آن هم همانگونه كه ذكر شد اين است كه هنگام تمرينات ورزشي خسته كننده، عضلات و خون تحمل تجمع مقدار معيني اسيد لاكتيك را تا قبل از آغاز خستگي دارند و بروز خستگي از بازسازي انرژي مصرف شده به سرعت جلوگيري مي كند. با اين شكل گليكوليز بي هوازي، مانند دستگاه فسفاژن، هنگام تمرينات ورزشي براي ما كمال اهميت را دارد. زيرا آن نيز مقدمتاً توليد و ذخيره ATP نسبتاً سريعي را تهيه مي بيند. به عنوان مثال، تمرينات ورزشي كه با حداكثر سرعت بين ۱ تا ۲ دقيقه ( حداكثر ) به طول مي انجامد جهت تامين ATPبستگي شديد به دستگاه فسفاژن و گليكوليز بي هوازي دارد.

به طور خلاصه گليكوليز بي هوازي :

۱-سبب توليد اسيد لاكتيك شده كه خستگي عضلاني را به همراه دارد.

۲-حضور اكسيژن را لازم ندارد.

۳-تنها كربوهيدارت ( قندها : شامل گليكوژن و گلوكز ) را به عنوان سوخت مورد استفاده قرار مي دهد.

۴-مقدار انرژي جهت بازسازي فقط چند مول ATP آزاد مي كند.

۵-فعل و انفعالات اين سيستم در ساركوپلاسم ( سيتوپلاسم سلول عضلاني ) سلول صورت مي گيرد.

۳دستگاه انرژي هوازي(  سيستم هوازي )

هنگامي كه اكسيژن به مقدار كافي در دسترس باشد متابوليسم هوازي انرژي مورد لزوم سلول هاي بدن را تامين مي كند. در اين سيستم در نتيجه تجزيه گلوكز و گليكوژن، اسيد لاكتيك توليد نمي شود بلكه اين مولكول ها به درون قسمت ديگري از سلول به نام ميتوكندري رفته و در آنجا فعل و انفعالات كامل شيميايي صورت مي گيرد. در نتيجه آن دي اكسيد كربن، آب و ATP به مقدار زياد توليد مي شود. به بيان ديگر هنگامي كه اكسيژن به ميزان كافي در دسترس است و عضلات تحت فشار شديد نيستند هر مولكول گلوكز بطور كامل شكسته شده و دي اكسيد كربن، آب و ۳۸ مولكول ATP توليد مي شود.

چنانچه متوجه شديم عامل اصلي در اين سيستم، اكسيژن است كه مقاومت در مقابل تمرينات را امكانپذير مي سازد. يك مولكول گلوكز در اين سيستم چندين برابر سيستم اسيد لاكتيك ATP توليد مي كند. درك اين مطلب ما را كمك مي كند تا بدانيم چرا يك دونده ماراتن يا يك كارگر مي توانند در يك زمان طولاني و با سرعتي پايين تر از حداكثر و با حالت ثابت و يكنواخت به كار ادامه بدهند.

خصوصيات سيستم هاي انرژي در بدن به طور خلاصه در جدول زير نشان داده شده است.

 

 

ورزش وiGf1

۶۹۹ بازديد

رابطه iGf1با ورزش

يافته‌هاي جديد كه در تحقيقات مغزي به صورت آنلاين منتشر شده

است، نشان مي‌دهد كه بعضي از هورمون‌ها كه در طول ورزش افزايش مي‌يابند باعث افزايش حافظه مي‌شوند. هورمون‌هايي كه فاكتورهاي رشد معروف هستند رابطه ورزش و سلامت مغز را متعادل مي‌كنند. هيپوكامپوس كه نقش مهمي در يادگيري و حافظه دارد، تحت تاثير اين هورمون‌ها قرار مي‌گيرد.

فاكتورهاي رشدي از جمله BDNF ،VEGF و IGF1 (فاكتور رشدي كه شبيه به انسولين است) بر كارايي هيپوكامپوس تاثير گذار هستند.

براي مثال BDNF بر روي سيستم‌ عصبي تاثيرگذار است و به اين سيستم‌ كمك مي‌كند تا ارتباط بين سلول‌هاي مغزي را تنظيم مي‌كند. همچنين اين فاكتور رشد باعث تحريك رشد نرون‌هاي هيپوكاميال و عروق خوني مي‌شود.

در اين تحقيقات، محققان چند فرد سالم را مورد بررسي قرار دادند. آنها ميزان هورمون‌هاي خوني را در اين افراد اندازه‌گيري كردند و تاثير افزايش هورمون‌ها را بر كارايي حافظه و آمادگي جسماني – هوازي افراد بررسي كردند. تحقيقات نشان داد كه با انجام ورزش‌هاي هوازي ميزان هورمون‌هاي خوني افزايش مي‌يابد.

طبق يافته‌هاي محققان، BDNF و آمادگي جسماني – هوازي باعث افزايش حافظه مي‌شوند. در مقابل كمبود BDNF تاثير منفي بر كاركرد دقيق حافظه مي‌گذارد.

همچنين تحقيقات نشان داده است كه رابطه قوي بين IGF1 و كارايي هوازي وجود دارد، اما رابطه زيادي بين كارايي حافظه و IGF1 وجود ندارد.

محققان دانشگاه بوستون بيان كرده‌اند: ما به تحقيقات خود ادامه مي‌دهيم تا كاملا مشخص شود كه آيا حافظه با انجام ورزش در جوانان و افراد مسن افزايش مي‌يابد يا خير. 

 

 

 

ارنيتين چيست

۹۱۹ بازديد

ارنيتين چيست

اولين گزارشات در مورد كارنيتين به اويل سال ۱۹۰۰ باز مي گردد كه از آن به عنوان يك ويتامين و جزء اصلي برنامه غذايي نام برده مي شد.در سال هاي بعد كشف شد كه كارنيتين در كبد و كليه ها از اسيد هاي آمينه لوسين و متيونين سنتز مي شود.اكثر غذاهاي حيواني منبع كارنيتين مي باشند. البته بخش عمده اي از آن همراه با عمل پختن از بين مي رود.

كارنيتين در بدن به صورت ايزومر L سنتز مي شود و بوسيله جريان خون براي ذخيره شدن به عضلات و قلب مي رود.كارنيتين جزء مهم آنزيم هاي كارنيتين ترانس فراز ۲و۱ و ترنس لوكاز مي باشد.آنزيم هاي فوق در انتقال اسيد هاي چرب با شاخه بلند از غشا، ميتوكندري نقش دارند.لذا بيان شده كه مكمل سازي كارنيتين مي تواند باعث افزايش انتقال اسيدهاي چرب و در نتيجه اكسيداسيون آن ها مي شود.

در نتيجه كارنيتين جزء متداول و رايج مكمل هاي است كه مدعي كاهش وزن و كاهش توده چربي هستند.همچنين افزايش اكسيداسيون اسيد هاي چرب در طي تمرين، مي تواند براي ورزشكاران استقامتي كه تمايل به صرفه جويي در مصرف كربوهيدرات هاي دروني دارند مفيد باشد.از ديگر نقش هاي ذكر شده براي كارنيتين كمك به حفظ سطح كوآنزيم آ و افزايش سطح آنزيم پيروات دهيدروژناز مي شود.

لذا اگر مكانيسم هاي فوق منجر به كاهش سطح توليد لاكتات و يون هاي هيدروژن بشود، مي توان انتظار بهبود عملكرد را داشت.زماني كه به طور مادرزادي سطح كارنيتين عضلاني ناكافي باشد، ظرفيت تمريني افراد كاهش مي يابد.لذا براي اولين بار مكمل سازي كارنيتين براي اينگونه از افراد مورد استفاده قرار گرفت.اما اين كه دريافت آن در افراد سالم مي تواند منجر به بهبود عملكرد بشود موضوع جداگانه است.

HEINONEN 1996 بيان كرد كه سطح كارنيتين عضلاني براي حداكثر عملكرد آنزيم هاي كارنيتين ترنس فراز ۱ و ۲ كافي مي باشد.همچنين بيان كرد كه فعاليت آنزيم لاكتات دهيدروژناز با  افزايش كارنيتين تغيير چنداني نمي كند.حفظ سطح بهينه كارنيتين در عضلات مهم مي باشد.

در اكثر مطالعات انساني سطح كارنيتين پلاسما پس از مكمل سازي  1-6g/d افزايش پيدا كرده است.اما دلايل قانع كننده اي كه نشان دهد اين امر منجر به افزايش سطح كارنيتين عضله شود وجود ندارد.Goro1998 افزايش مصرف چربي ها در طي تمرينات را همراه با مكمل سازي طولاني مدت كارنيتين مشاهده كرد.با اين وجود بخش عمده تحقيقات صورت گرفته تغييري را در سوبستراي مصرفي در طي تمرينات همراه با مكمل سازي كارنيتين مشاهده نكرده اند. (حتي زماني كه ذخاير گليكوژن عضلاني تقريباً تخليه شده بود)

 

whr نسبت دور كمر به لگن

۲۸۷ بازديد
تحقيق حاضر به بررسي ارتباط شاخص پيكرسنجي نسبت دور كمر به دور لگن (WHR) با سن، قد، وزن و آزمون هاي پنج گانه بارفيكس، دراز و نشست، چابكي، پرش جفت طول و دوي ۱۶۰۰ متر پرداخته است.

تحقيق حاضر به بررسي ارتباط شاخص پيكرسنجي نسبت دور كمر به دور لگن (WHR) با سن، قد، وزن و آزمون هاي پنج گانه بارفيكس، دراز و نشست، چابكي، پرش جفت طول و دوي ۱۶۰۰ متر پرداخته است. آزمودني هاي پژوهش شامل ۸۰ نفر دانشجوي پسر ۱۸ تا ۲۲ سال دانشگاه شهر كرد بودند كه واحد تربيت بدني را انتخاب كرده بودند در اين پژوهش از آمار توصيفي و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد بين نسبت دور كمر به لگن (WHR) و آزمون هاي پنج گانه اشاره شده ارتباط معناداري وجود ندارد. (P>۰.۰۵) ولي بين اين نسبت (WHR) باسن و وزن ارتباط معناداري وجود دارد (P<۰.۰۵). همچنين بين دور كمر و دور لگن به طور جداگانه با آزمون بارفيكس ارتباط معناداري وجود دارد (P<۰.۰۵).

مقدمه

امروز به واسطه توسعه امكانات و تسهيلات رفاهي، شاهد بسياري از بيماري هاي ناشي از فقر حركتي مي باشيم. به گونه اي كه تنبلي و تن پروري، موجب بسياري از ناراحتي هاي عضلاني و استخواني، بيماري هاي قلبي تنفسي و كاهش ركوردهاي به دست آمده حتي در تمرينات و آزمون هاي ساده آمادگي جسماني شده است. از طرفي WHR زياد كه همان نسبت دور كمر به دور لگن مي باشد نشان دهنده وزن بالا مي باشد. از آنجائي كه مشاهدات بسياري شان داده اند كه همبستگي بالائي بين WHR و وزن با بيماري هاي قلبي تنفسي مي باشد. لذا امروزه از WHR به عنوان يك پيش بيني كننده قوي، جهت بيماري هاي قلب و تنفس استفاده مي شود. چنانچه زاها (Zha, Wh.etal) و همكارانش در سال ۲۰۰۰ نشان داده اند كه ميانگين سطح فشار خون و شيوع پرفشار خوني در مردان و زنان به طور معني داري با افزايش BMI يا WHR و هم با افزايش هر دوي آنها افزايش يافت. يافته هاي قبل نشان داده اند كه WHR بيشتر از ۸/۰ مي تواند به عنوان يك نقطه خطر براي پيش گوئي پرفشار خوني و كاهش عملكرد در فعاليت هاي بدني براي هر دو گروه مردان و زنان باشد. از طرفي همان طوري كه قد و وزن در ميزان ركوردهاي ورزشي مؤثر واقع مي شوند، WHR هم مي تواند در اين امر مؤثر باشد. لذا بسياري از پژوهشگران اندازه گيري نسبت دور كمر به دور لگن را به عنوان شاخص پيكرسنجي مناسبي براي ارزيابي چاقي و تأثير آن روي افزايش وزن و عمكلردهاي ورزشي و حركتي مي دانند. برخي ديگر تنها اندازه گيري دور كمر يا لگن و همبستگي آنها با قد و يا وزن و سن را شاخص بهتري دانسته اند. از طرفي شاخص هاي پيكرسنجي تحت تأثير جنس، سن، قوم و نژاد و نفرهنگ اجتماعي اقتصادي و عومل ديگر مي باشند.

روش شناسي پژوهش

پژوهش حاضر از نوع همبستگي بوده و به شكل ميداني اجراء گرديده است. جامعه آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان پسري بود كه واحد عمومي تربيت بدني (۱) را در تيم سال اول سال ۸۲ ۱۳۸۱ انخاب كرده بودند. حجم جامعه آماي شامل ۸۰ نفر بود كه داراي دامنه سني ۱۸ تا ۲۲ سال بودند. قبل از اجراء آزمون در رابطه با اهميت اين اندازه گيري مطالبي براي دانشجويان بيان شد و نحوه اندازه گيري و محل هاي دقيق آن براي آنها كاملاً توضيح داده شد پس از اندازه گيري دور كمر و دور لگن آزمودني ها، سن، وزن و قد آنان توسط پژوهشگر ثبت مي شد. سپس آزمون هاي بارفيكس در حالت ايستاده، دوي چابكي ۱۵٭۴ متر، دراز و نشست در يك دقيقه، پرش جفت، طول و در نهايت دويدن ۱۶۰۰ متر از آنها به عمل آمد و ركوردهاي آنان ثبت مي شد. در اين پژوهش از آمار توصيفي شامل ميانگين، ميانه، انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطي از ضريب همبسگي پيرامون استفاده شده است.

نتايج پژوهش

۱) بين وزن و قد دانشجويان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۴۵۷)، (P>۰/۰۱).

۲) بين سن و نسبت دور كمر به دور لگن دانشجويان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۲۳۷)، (P>۰/۰۵).

۳) بين وزن و نسبت دور كمر به دور لگن دانشجويان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۳۶۲)، (P>۰/۰۱).

۴) بين وزن و دور كمر دانشجويان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۸۲۶)، (P>۰/۰۱).

۵) بين قد و دور لگن دانشجويان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۳۴۵)، (P>۰/۰۱).

۶) بين دور لگن دانشجويان و تعداد اجراء بارفيكس آنان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۳۲۸)، (P>۰/۰۱).

۷) بين وزن دانشجويان و مسافت طي شده توسط آنان در دوي ۱۶۰۰ متر ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۲۳۷)، (P>۰/۰۵).

۸) بين دور كمر دانشجويان و تعداد اجراء بارفيكس آنان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۲۶۴)، (P>۰/۰۵).

۹) بين دور لگن دانشجويان آزمون چابكي آنان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۲۶۲)، (P>۰/۰۵).

۱۰) بين وزن دانشجويان و دور لگن آنان ارتباط معناداري وجود دارد (r=۰/۹۲۷)، (P>۰/۰۱).

 ۱۱) بين نسبت دور كمر به دور لگن دانشجويان با آزمون هاي پنج گانه آمادگي جسماني آنان ارتباط معناداري مشاهده نگرديد (P<۰/۰۵)

بحث و نتيجه گيري

براساس اولين يافته پژوهش حاضر بين قد و وزن دانشجويان ارتباط معناداري وجود داشته است. اين نتيجه با توجه به اينكه با افزايش قد دانشجويان به طور طبيعي بر حجم و توده بدني آنان نيز اضافه شده و در مجموع باعث افزايش وزن آنان خواهد شد منطقي به نظر مي رسد و با نتيجه پژوهش سمندر ۱۳۶۹ هم خواني دارد. براساس يافته شماره ۲ بين سن و نسبت دور كمر به دور لگن دانشجويان ارتباط معناداري وجود داشته است كه اين ارتباط در جهت مستقيم بوده يعني با افزايش سن نسبت يعني سن در مجموع باعث افزايش محيط كمر و لگن هر دو گرديده است كه به نظر مي رسد اصلي ترين عامل در اين افزايش كمي تحرك و كاهش فعاليت بدني باشد هر چند ميزان ضريب همبستگي ضعيف است نتيجه شماره ۳ نشان دهنده ارتباط معنادار مستقيم بين وزن بدن دانشجويان و نسبت دور كمر به دور لگن آنان است يعني با افزايش نسبت ذكر شده بر وزن دانشجويان اضافه شده است نتايج به دست آمده با تحقيقات ريناگا و همكارانش (۱۹۹۶) و دسپرس و پارادهوم و همكارانش (۱۹۹۱) مطابقت دارد. همچنين با نتيجه تحقيق ميلارواستفنس (۱۹۸۷) كه بيان مي كند با افزايش سن معمولاً وزن و ميزان دور كمر به دور لگن نيز افزايش مي يابد همخواني دارد.

نتايج چهارم و دهم پژوهش در مورد ارتباط وزن دانشجويان با محيط دور كمر و محيط دور لگن آنان به صورت مجزا مي باشد. اين دو نتيجه نشان دهنده ارتباط مستقيم و معنادار وزن با اين دو متغير اندازه گيري شده است به طوري كه ضريب همبستگي وزن با دور كمر و لگن به ترتيب برابر با ۸۲۶/۰ و ۹۲۷/۰ مي باشد كه ضريب همبستگي بالائي محسوب مي گردد و نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ وزن دانشجويان با دور لگن آنان در اولويت اول و در اولويت بعد با دور كمر آنان مي باشد اين مطلب تأييدي بر اين موضوع است كه در مردان بيشترين مقدار بافت چربي در اين دو محل ذخيره مي شود نتيجه ۵ نشان دهنده ارتباط مستقيم و معنادار بين قد و دور لگن مي باشد كه به نظر مي رسد با توجه به معنادار بودن اين رابطه افراد بلندقدتر داراي لگن هائي با محيط بزرگتر مي باشند. اين موضوع تا حدودي طبيعي به نظر مي رسد از اين جهت كه هر چقدر استخوان بندي و ساختار بدني درشت تر باشد به تبع آن محيط اندام ها نيز بيشتر خواهد بود و از طرف ديگر تا حدودي مي تواند نشان دهنده تناسب اندام دانشجويان پسر مورد پژوهش باشد. نتايج ۶ و ۸ پژوهش حاضر به بررسي ارتباط دور لگن و دور كمر دانشجويان و تعداد حركت بارفيكسي كه انجام داده اند پرداخته است كه نتايج حاصل نشان داد بين دور لگن و دور كمر با تعداد بارفيكس ارتباط معكوس و نسبتاً ضعيفي وجود دارد يعني هر چقدر دور لگن يا دور كمر بزرگتر بوده است به همان سبنت تعداد انجام حركت بارفيكس كمتر شده است كه طبق نتايج چهارم و دهم پژوهش كه قبلاً مورد بحث قرار گرفت هر دو متغير دور لگن و دور كمر همبستگي بسيار بالائي با وزن داشتند عامل اصلي ارتباط معكوس اضافه شدن وزن بدن دانشجويان بوده كه در نهايت به اجراء كمتر حركت منجر شده است. نتايج به دست آمده يا يافته هاي پژوهش حاج هادي (۱۳۵۹)، نيكبخت (۱۳۶۹) و آفرينش (۱۳۷۰) همخواني دارد.

همچنين با نتيجه پژوهش نايت و همكارانش (۱۹۹۹) كه بيان مي كند افراد با دور لگن و دور كمر بزرگتر قادر به انجام تعداد بارفيكس كمتري مي باشند كه اين امر ناشي از افزايش وزن و افزايش شاخص توده بدن و در نتيجه باعث كاهش عملكرد ورزشي خواهد شد. نتيجه شماره ۷ نشان دهنده ارتباط معنادار بين وزن دانشجويان و مسافت طي شده توسط آنان در آزمون ۱۶۰۰ متر مي باشد كه نشان دهنده ارتباط معكوس است يعني هر چقدر بر وزن دانشجويان اضافه شده توانائي آنان براي طي مسافت بيشتري از ۱۶۰۰ متر كاهش پيدا كرده است كه اين موضوع كاملاً تأييد شده است چرا كه وزن بالاتر نشان از بافت چربي بيشتر و توانائي قلبي و عروقي پائين تر براي طي مسافت بوده است كه با نتيجه پژوهش شيري (۱۳۷۹) همخواني دارد. نتيجه شماره ۹ ارتباط بين دور لگن و آزمون چابكي را معنادار نشان مي دهدو اين ارتباط معكوس است يعني هر چقدر بر محيط دور لگن دانشجويان افزوده شده زمان لازم براي آزمون رفت و برگشت ۱۵٭۴ متر آنان نيز افزايش يافتهاست كه در نهايت توانائي آنان در اين آزمون كمتر بوده است. نتتايج حاضر با تحقيقات آفرينش و نامجو همخواني دارد و در نهايت نتيجه ۱۱ ارتباط معناداري بين نسبت دور كمر به دور لگن (WHR) دانشجويان با آزمون هاي پنج گانه آمادگي جسماني آنان نشان نداد كه اين نتيجه با نتيجه پژوهش احساني (۱۳۶۵) همخواني دارد.

علي شفيع‌زاده

منابع و مأخذ

۱) احساني، محمد، ”تأثير و رابطه وزن در فعاليت‌هاي غيرهوازي (پرش جفت، دوي ۵۰ متر سرعت)“، دانشگاه علوم تربيتي دانشگاه تهران، ۱۳۶۵.

۲) آفرينش، اكبر، ”بررسي قابليت‌هاي جسماني داوطلبان ورود به دانشكده‌هاي تربيت بدني“، دانشگاه تربيت معلم، دي ماه ۱۳۷۰.

۳) حاج هادي، بهرام، ”رابطه قد و وزن پسران ۱۱ ساله با موفقيت‌هاي حركتي و ورزشي آنان“، دانشگاه تهران. ۱۳۵۹.

۴) سمندر، غلامرضا، ”بررسي رابطه قد و وزن دانشآ‌موزان پسر دبستان‌هاي چهار منطقه، منتخب از شهر تهران در سال ۱۳۶۸“، دانشگاه تربيت معلم. ۱۳۶۹.

۵) شاكر حسيني و همكاران، بررسي WHR,BMI در بيماران قلبي - عروقي“، انستيتو تحقيقات عروقي تغذيه‌اي و صنايع غذائي كشور، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي، ۱۳۷۹.

۶) شيري، يوسف. ”تعيين وضعيت آمادگي جسماني دانش‌آموزان پسر مقطع راهنمائي تحصيلي شهر كرمانشاه“، دانشگاه رازي كرمانشاه، ۱۳۷۹.

۷) گائيني، عباسعلي و همكاران. ”بررسي ميزان درصد چربي (BF%) شاخص توده بدن (BMI) و (WHR) و ارتباط بين آنها در دانشجويان دختر دانشگاه‌هاي تهران، طرح پژوهشي سازمان تربيت بدني جمهوري اسلامي ايران، حوزه معاونت ورزش بانوان ۱۳۷۹.

۸) نيكبخت، مسعود، ”بررسي ارتباط تيپ بدني و عوامل آمادگي جسماني و حركتي در ميان يك گروه منتخب از دانشجويان“، دانشگاه تهران، ۱۳۶۹.

۹) نامجو، مرجان، ”ارتباط تيپ بدني و ويژگي‌هاي آنتروپومتري با منتخبي از عوامل آمادگي جسماني - حركتي دانشجويان“، مؤسسه آموزش علوم انساني و تربيت بدني تهران، ۱۳۷۵.

۱۰)Despres.J.P, Paradhomme, D.etal. Estimation of deep abdominal adipose tissue antropometric measurements in men American Jornal of clinical nutrition. ۵۴:۴۷۱-۴۴۷.۱۹۹۱

۱۱) Millar, W.J. stephens. J, the prevalence of overweight and obesity in Britain, Canad a and united states, American Journal of Public health. ۱۱:۳۸-۴۱.۱۹۸۷.

۱۲) Knights, etal, Regular non vigorous physical activity and cholesterol levels in the elderly. Gerontology, A:۲۱۳-۲۱۹.۱۹۹۹.

۱۳) Reynega O.M.G, etal. Interactions of the body composition - nourishment, serum lipids and maximal aerobic capacity in sport recreational athltes. Rev. mev. patol. Clin. ۴۳(۱): ۲۷-۳۴.۱۹۹۶.

۱۴) zha, WH,etal, the association of BMI and WHR on Blood presser levels and prevalence of hypertention in middle aged and elderly Peapole in rural china Bimedical Environmental science (BES), ۱۳(۳), ۱۸۹-۱۹۸,۲۰۰۰


ورزش وسلامتي

۵۷۲ بازديد

The Role of Public Health in Mental Health Promotion

Mental illness contributes a substantial burden of disease worldwide. Globally, approximately 450 million persons suffer from mental disorders (1), and one fourth of the world's population will develop a mental or behavioral disorder at some point during their lives (2). Mental disorders account for approximately 25% of disability in the United States, Canada, and Western Europe and are a leading cause of premature death (1,3). In the United States, approximately 22% of the U.S. adult population has one or more diagnosable mental disorders in a given year (3). The estimated lifetime prevalences for mental disorders among the U.S. adult population are approximately 29% for anxiety disorders, 25% for impulse-control disorders, 21% for mood disorders, 15% for substance-use disorders, and 46% for any of these disorders (4). In addition, an estimated one in 10 children in the United States has a mental disorder that causes some level of impairment (5). The effects of mental illness are evident across the life span, among all ethnic, racial, and cultural groups, and among persons of every socioeconomic level (6). Moreover, mental illness costs the United States an estimated $150 billion annually, excluding the costs of research (7).

Mental health is integral to overall health and well-being and should be treated with the same urgency as physical health (3,7). Mental illness can influence the onset, progression, and outcome of other illnesses and often correlates with health risk behaviors such as substance abuse, tobacco use, and physical inactivity (8). Depression has emerged as a risk factor for such chronic illnesses as hypertension, cardiovascular disease, and diabetes and can adversely affect the course and management of these conditions (8).

Treatment for mental disorders is available and effective (3,5). However, the majority of persons with diagnosed mental disorders do not receive treatment (4). The challenges for public health are to identify risk factors, increase awareness about mental disorders and the effectiveness of treatment, remove the stigma associated with receiving treatment, eliminate health disparities, and improve access to mental health services for all persons, particularly among populations that are disproportionately affected (1,3). Public health agencies can incorporate mental health promotion into chronic disease prevention efforts, conduct surveillance and research to improve the evidence base about mental health in the United States, and collaborate with partners to develop comprehensive mental health plans to enhance coordination of care.

CDC has mobilized multiple efforts to assess and address mental health and well-being. Data on mental health, risk behaviors, and comorbidity of mental illness and chronic disease are collected through various national surveillance initiatives. CDC also collaborates with the World Federation for Mental Health to address stigma, a pervasive barrier to seeking treatment, through promotion of public awareness campaigns, such as World Mental Health Day. As the nation's premier public health agency, CDC is well-positioned to expand its role in safeguarding mental health by supporting the efforts of other health agencies, such as the Substance Abuse and Mental Health Services Administration and the National Institute of Mental Health, through continued surveillance of mental illness and risk behaviors in the U.S. population and promotion of mental health across the life span.

This issue of MMWR begins a series of occasional reports on mental health in the United States and includes a report on  attention-deficit/hyperactivity disorder in childre

ورزش وسلامتي

۶۴۴ بازديد

 سلامت روان در خانواده

آشنائي با اصول سلامت روان در خانواده وبه كار گيري آن در زندگي نه تنها رشد ابعاد مختلف شخصتي فرد را ممكن مي سازد بلكه راهي مناسب واصولي براي تامين نياز هاي بنيادي فرد است

اين اصول عبارتند از :

* سلامت جسماني

* شناختن رفتار خود

* بهبود بخشيدن روابط خود با ديگران

* ايجاد روابط صميمانه با افراد ودوستان

* روبه روشدن با مشكلات با صبر ومتاننت

نقش خانواده در سلامت روان خانواده

خانواده به عنوان اولين نهاد اجتماعي مهم ترين وبيشترين تاثير را در رفتار افراد دارد به همين علت مراقبت وآموزش ها در اين محيط داراي اهميت فراوان است

خانواده سالم كودك را به جهتي سوق مي دهد كه در بزرگسالي فردي مومن ،شاد،صادق ،اجتماعي ،خودكفا ،مفيد وموثر براي خود وديگران بوده ودر محيط مختلف قدرت تطابق داشته باشد

هر قدر كانون خانواده سالمتر باشد، روابط پدر ومادر هماهنگ تر وآگاهي وشناخت آنان از نياز هاي ديگراعضاي خانواده بيشتر باشد فرزندان در بستر مساعد تري رشد خواهند كرد پدر ومادر موظفند در خانواده شرايطي فراهم آورند تا خود وفرزندانشان در ابعاد مختلف جسمي رواني ،اجتماعي ،اخلاقي ومذهبي رشد وتكامل يابند براي دست يابي به اين اهداف وموارد فوق توجه به نكات ذيل مفيد خواهد بود .

* حفظ تندرستي افراد خانواده شامل خواب كافي ،رژيم غذائي مناسب ، فعاليت هاي بدني و.... يابه عبارتي همان شيوه صحيح زندگي

* تلاش براي شناخت ودرك رفتار اعضاء نسبت به يكديگر

* ايجاد روابط سالم وسازنده اعضاء خانواده

* به كار گيري شيوه صحيح كنترل خود همراه با آرامش در برخورد با مسائل ومشكلات

* رشد وتقويت اعتقادات مذهبي وعمل به آنها به شكل گروهي

* پذيرش يكديگر بدون قيد وشرط

* مسئوليت پذيري اعضاء نسبت به يكديگر

* دادن فرصت به تمامي اعضاء خانواده جهت بحث وتبادل نظر

* حمايت رواني عاطفي اعضاء در همه موارد به خصوص در موارد شكست وپيروزي

* فرصت گوش دادن به يكديگر بدون قضاوت وپيشداوري

* عدم سرزنش در خانواده

* مشاركت گروهي در انجام فعاليت هااز جمله ورزش ،مطالعه ،آداب ديني

* آموزش همراه با عمل براي يادگيري بهتر وموثر تر ديگر اعضاء

* انتخاب بجا ومناسب همراه با توضيح

بنابر اين ويژگيهاي خانواده سالم به طور خلاصه به شرح ذيل مي باشد :

1. در خانواده سالم رهبرو قانون مشخص وجود دارد.

2. خانواده سالم ارتباط برقرار مي كنند و گوش شنوا دارند.

3. خانواده سالم در مقام تأييد و حمايت يكديگرند.

4. خانواده سالم توليد اعتماد و اطمينان مي كنند.

5. خانواده سالم به يكديگر احترام مي گذارند.

6. خانواده سالم خوش مشرب هستند.

7. خانواده سالم مسئولانه عمل مي كنند.

8. خانواده سالم درست را از نادرست تميز مي دهند.

9. خانواده سالم همبستگي خانوادگي ايجاد مي كنند.

10. خانواده سالم تعادلي در تبادلهاي خود ايجاد مي كنند.

9. خانواده سالم به مذهب و اخلاق پايبند هستند .

ورزش وسلامتي

۵۷۰ بازديد

سلامتي بدون سلامت روان وجود ندارد

تعريف  : پيشرفت صنعت و تكنولوژي ، قدرت و ثروت را افزايش داده ولي امكان زندگي با آرامش وصلح و اطمينان را از انسان سلب كرده است. در حقيقت كيفيت فداي كميت شده و اعتدال و تناسب كنار رفته و بيماري هاي عصبي-رواني و روان تني جانشين آن شده است(1) .بر اساس اعلام سازمان جهاني بهداشت       (who) در سال 2010در دنيا بيش از 450ميليون نفر از مردم از يك اختلال روحي رواني رنج مي برند، هر ساله حدود 20%از بزرگسالان يك مشكل بهداشت رواني را تجربه مي كنند ، نزديك بهيك ميليون نفر مرتكب خودكشي مي شوند و از هر 4 خانواده يك خانواده عضوي با اختلالات رواني دارند(2).سلامت روان براي مدت هاي زيادي در پشت پرده اي از انگ و تبعيض پنهان شده و اكنون پيشرفت علم بشر بستري براي بيان سلامت روان و پرداختن به آن را فراهم نموده است .از طرفي مي دانيم كه براي همه ي افراد سلامت روحي،جسمي و اجتماعي براي ساخت مسير زندگي حياتي است  (1).همچنين ارتقاء آن در تمام دوران هاي زندگي لازم است.اما در برخي از دورانها نظير بلوغ،نوجواني، پس از زايمان،بارداري،دوران تحصيل و ... ممكن است پرداختن به آن مهمتر باشد.جهت افزايش اطلاعات در زمينه سلامت روان و با توجه به عدم دسترسي به وبلاگ آموزشي فارسي زبان كه بتواند اطلاعات مفيدي را در اين زمينه در اختيار كاربران اينترنت قرار دهد من بر آن شدم كه وبلاگي را در خصوص سلامت روان تهيه نماييم.در واقع هدف من از اين وبلاگ انتقال يافته هاي مطالعات ديگر به افراد غير متخصص در اين زمينه است.باشد كه مؤثر بوده و شاهد ارتقاء سطح سلامت رواني افراد جامعه باشيم.

در ابتداي امر بهتر است با برخي از تعاريف از جمله تعريف بهداشت روان و سلامت روان آشنا شويم. سنجش سلامت رواني به شكل كمي امكانپذير نمي باشد و گاهي تشخيص افراد سالم و بيمار شايد از لحاظ ظاهر امكانپذير نباشد.برخي افراد گاهي حتي با قرار گرفتن در جمع بعضي از اين ويژگي ها را پنهان مي نمايندسازمان جهاني بهداشت ، بهداشت رواني را اينگونه تعريف مي‌كند: "بهداشت رواني در درون مفهوم كلي بهداشت قرار دارد و بهداشت يعني توانايي كامل براي ايفاي نقش‌هاي رواني و جسمي ، سلامت به معناي نبود بيماري يا عقب ماندگي نيست." انجمن بهداشت رواني كانادا در يك ديد جامع بهداشت رواني را در سه قسمت "نگرش‌هاي مربوط به خود ، نگرش‌هاي مربوط به ديگران و نگرش‌هاي مربوط به زندگي" تعريف مي‌كند. از نظر اين انجمن بهداشت رواني يعني : "توانايي سازگاري با ديدگاههاي خود ، ديگران و رويارويي با مشكلات روزمره زندگي."

 سازمان جهاني بهداشت(who) سلامت رواني را اينگونه تعريف نموده است: قابليت ارتباط موزون و هماهنگ با ديگران،تغيير و اصلاح محيط فردي و اجتماعي و حل تضادها و تمايلات شخصي به طور عادلانه،منطقي و مناسب. دانستن ويژگي هاي افراد سالم و و افرادي كه داراي اختلالات رواني هستند جهت تشخيص كمك كننده است. معمولاْ افرادي كه از نظر رواني سالم هستند داراي ويژگي هاي زير مي باشند:(4و1،3)

- نسبت به خود آرامش دارند و احساس امنيت مي كنند.

- توانايي هاي خود را در حد واقعي ارزيابي مي كنند،نه بيشتر و نه كمتر.

- به خود احترام مي گذارند و كمبودهاي خود را مي پذيرند.

- به حقوق ديگران احترام مي گذارند.

- مي توانند به ديگران علاقه مند شوند و آن ها را دوست بدارند.

- مي توانند احترام و دوستي ديگران را جلب كنند.

- مي توانند نيازهاي خود را برآورده سازند و براي دشواري هايي كه در زندگي آنها پيش مي آيد راه حلي پيدا كنند.آنها قادرند خود بينديشند و تصميم بگيرند.

- قادرند مسئوليت روزمره خود را با برگزيدن اهداف معقول پيش ببرند.

- تحت تأثير عواطف،ترس،خشم،عشق يا گناه خود به طوري قرار نمي گيرند كه زندگيشان پريشان شود.

- انعطاف پذيرهستند.

همانگونه كه افرادي كه از نظر رواني سالم هستند , داراي يكسري ويژگي مي باشند , براي تشخيص و پي بردن به ضعف رواني در يك شخص نيز نشانه هايي وجود دارد كه فهرست وار در زير آورده شده اند(4)

- احساس نگراني دائم

- ناشادماني دائمي به علل ناموجه

- از دست دادن آسان تعادل رواني در بيشتر اوقات

- بي خوابي مكرر

- افسردگي و سرخوشي متناوب به صورت ناتوان كننده

- آشفتگي زندگي

- احساس بي علاقگي و تنفر دائمي نسبت به مردم

- عدم تحمل دائمي فرزندان

- همواره خشمگين بودن و بعد دچار پشيماني شدن

- ترس دائمي بي جهت

- دائماً حق را به جانب خود دادن و ديگران را ناحق شمردن.

- احساس درد و شكايت هاي بدني به صورت بيشمار به طوري كه علتي براي آن پيدا نمي شود.

اهداف:

 

اهداف شناختي:

 

-          آشنايي با مفهوم سلامت روان ، عوامل مؤثر و تعيين كننده هاي آن

 

-         آشنايي با ارتباط سلامت روان با سلامت جسمي

 

-         اشنايي با عوامل آسيب زننده سلامت روان

 

-         آشنايي با علائم خطر

 

-          آشنايي با رايج ترين اختلالات و بيماري هاي روان

 

-         اشنايي با روشهاي ارتقاء سلامت روان

 

اهداف عاطفي

 

-         ايجاد حساسيت نسبت به اهميت سلامت روان در همه ابعاد زندگي و ارتباط آن با سلامت فردي

 

-ايجاد حساسيت نسبت به عوامل مؤثر و مضر بر سلامت روان

 

-  ايجاد نگرش مثبت نسبت به زندگي

 

- ايجاد و تقويت نگرش و انگيزه جهت انتقال دانش،نگرش  و مهارت هاي كسب شده در زمينه سلامت روان به ديگران

 

 

 

اهداف حيطه مهارتي:

 

-         ايجاد مهارت هايي براي انتخاب هاي بهداشتي در ابعاد مختلف سلامت روان فردي و خانوادگي

 

-         ايجاد مهارت شيوه مثبت نگاه كردن به زندگي

 

-          ايجاد مهارت هايي جهت مديريت بهتر  مشكلات

            -    ايجاد مهارت هاي ارتقاء دهنده سلامت روان